انوری » دیوان اشعار » غزلیات
زلفش اندر جور تلقین میکند
رخ پیاده حسن فرزین میکند
در رکابش حسن خواهد رفت اگر
اسب حسن این است کو زین میکند
بر کمالش خط نقصان میکشد
هرکه اندر حسن تحسین میکند
با رخ و دندانش روز و شب فلک
پوستین ماه و پروین میکند
بر سر بازار عشقش در طواف
دل کنون دلالی دین میکند
با چنین تمکین نباشد کار خرد
گر فلک را هیچ تمکین میکند
هرچه دستش در تواند شد ز جور
بر من مهجور مسکین میکند
عیش تلخ من کند معلوم خلق
گرچه بازیهای شیرین میکند
با که خواهد کرد از گیتی وفا
کز جفا با انوری این میکند
انجمن حکمت و فلسفه ایرانیان
انوری » دیوان اشعار » غزلیات
عالمی در ره تو حیرانند
پیش و پس هیچ ره نمیدانند
عقل و فهم ارچه هر دو تیزروند
چون به کارت رسند درمانند
جان و دل گرچه عزتی دارند
بر در تو غلام و دربانند
دوستان را اگرچه درد ز تست
مرهم درد خود ترا دانند
ورچه فریادخوان شوند از تو
هم به فریاد خود ترا خوانند
مهم نیست تا چه اندازه رشد کرده ایم ، مهم این است که ، از آرمان هایمان دور نشده باشیم . حکیم ارد بزرگ
سیاستمدار بزرگ ، به شمار مردم ، پاسبان و نگهبان دارد . حکیم ارد بزرگ
فرمانروای اندرزگو ، شایسته پیشوایی نیست ، تنها آنانی بایسته اند که کار می کنند . حکیم ارد بزرگ
بکارگیری آشنایان ناکارا ، در یک گردونه کاری ، برآیندی تلخ در پی خواهد داشت . حکیم ارد بزرگ
آدمیان تندخو و خشمگین را ، از دستگاه سیاسی دور کنیم . حکیم ارد بزرگ
مردم ، شاگرد سیاستمداران نیستند . حکیم ارد بزرگ
نام سیاستمداران مهربان و بخشنده ، جاودانه است . حکیم ارد بزرگ
نگهبانی از داشته های یک کشور ، برای سیاستمداران ، یک هنجار همیشگی است و انجام آن خودستایی ندارد . حکیم ارد بزرگ
آرمان آدمهای کارآمد ، پیدا نمودن راهی مناسب ، برای ساختن ایده هاست . حکیم ارد بزرگ
تنهایی را برای دشمن خویش نیز آرزو نکنید . حکیم ارد بزرگ
زمانه به ما می آموزد ، بسیاری از باید ها و نبایدها ، خنده آور بوده اند . حکیم ارد بزرگ
کسی که فریفته نگاهی می گردد ، توان رها نمودن دیگران را ندارد . حکیم ارد بزرگ
خوار نمودن هر آیین و نژادی ، به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید. حکیم ارد بزرگ
تنها کسی که دلیل خواری همیشگی ما می شود ، خود ما هستیم . حکیم ارد بزرگ